گالوپ تحقیقاتی انجام داده است که در این تحقیقات نشان داده شده است که بیش از نیمی از کارکنان سازمان ها نمی دادنند که سازمانی که در آن کار می کنند به دنبال چه اهدافی هستند و همین امر باعث می شود که مدیران سازمان ها نتوانند حداکثر بهره وری پرسنل خود را داشته باشند.
برای مدیرانی که به دنبال انجام کارهای بیشتر با منابع کمتر هستند اولین قدم کلیدی این است که کارکنان خود را به صورت فردی بیشتر بشناسند و به آنها مسئولیت های متناسب با استعداد و توانمندیشان دهند.شناخت بیشتر کارکنان بصورت فردی به مدیران کمک می کند که بتوانند به آنها در زمان نیاز انگیزه دهند و هدفگذاری متناسب با آن پرسنل را انجام دهند
در کنار هدفگذاری فردی که با شناخت فردی کارکنان می تواند نتیجه دلخواه را برای مدیران به عمل آورد علاوه بر آن هدفگذاری تعاملی و مشارکتی در بین آن ها می تواند باعث افزایش تعامل پرسنل با یکدیگر شود و این هدفگذاری هم به مدیران و هم به کارکنان کمک می کند نسبت به کار خود احساس مالکیت بیشتری داشته باشند. بالاتر از آن چیزی که می تواند حس تعلق نسبت به اهداف را برای مدیران و کارکنان به همراه داشته باشد آگاهی آنها نسبت به اهداف سازمان می باشد و این آگاهی باعث می شود که کارکنان بهره وری بیشتری در کارشان برای سازمان داشته باشند
هدفگذاری تعاملی یا مشارکتی به کارکنان کمک می کند که انگیزه درونی آن ها افزایش یابد همچنین به مدیران کمک می کند که از این هدفکذاری تعاملی سود ببرند زیرا به آن ها کمک می کند که به این موضوع فکر کنند که چطور می توانند به تعریف اهداف فردی کمک کنند و به بهترین نحو اعضای تیم خود در دنبال کردن اهدافشان حمایت کنند.
استعدادها و نقاط قوت کارکنان افکارو رفتارهای ذاتی ای هستند که یک مدیر باهوش و توانمند می تواند نسبت به این توانمندی پرسنل آگاه باشد و کاری که یک کوچ می تواند بعنوان کوچ سازمانی می تواند در نقش کارکنان و جایگذاری درست آن ها در سازمان داشته باشد این است که با توانمندی همدلی و استفاده از آن در برقراری ارتباط موثر با کارکنان و مدیران به آن ها کمک کند که از استعدادها و نقاط قوت خود در جایگاه های مختلف در سازمان بدرستی از آن استفاده کنند.
بهترین روش برای اظهار توقعات به کارکنان چیست؟
اولین نکته این است که به عنوان مدیر مشخص کنید یک کارمند قرار است چه کاری انجام دهد. نکته ای که نباید اشتباه گرفته شود این است که هدف این نیست به کارمند بگوییم چگونه آن کار را باید انجام دهد.آن ها را برحسب نتایجی که کارکنان برای رسیدن به اهداف سازمانی باید به آنها دست یابند شرح دهید.
دومین نکته اینکه که با نقطه قوت هر یک از کارکنان وظایف و فعالیت های که به آن ها مرتبط می شود آشنا شوید و با کارکنان در مورد اینکه چگونه می توانند نقطه قوت خود را با توجه به وظایفی که دارند از آن استفاده کنند گفتگو کنید.در این صورت شما می توانید به کارکنان خود کمک کنید حداکثر عملکرد و بهره وری را در نقش خود به عنوان پرسنل داشته باشند.
نوشته : پیمان امیدوار
کوچ حرفه ای توسعه فردی و کسب و کار
از فدراسیون جهانی کوچینگ ICF امریکا
دیدگاه خود را بنویسید