کوچینگ تیمی فرآیندی است که در آن مربی تیم با شفاف سازی چشم انداز، ماموریت و بهبود روابط و منابع بیرونی و درونی با یک تیم مستقل کار می کند. کوچینگ تیمی معمولاً در یک محیط حرفه ای یا سازمانی برای بهبود عملکرد و اثربخشی تیم اتفاق می افتد. مربیگری یک تیم همچنین ممکن است شامل تسهیل بحث ها، شناسایی نقاط قوت و ضعف، تعیین اهداف و کمک به اعضای تیم برای همکاری موثرتر باشد. مربی تیم برای ایجاد یک فرهنگ تیمی حمایتی و مشارکتی، تقویت ارتباطات، و توسعه مهارت های فردی و جمعی برای دستیابی به اهداف تیم ها و سازمان ها کار می کند.
کوچینگ تیمی سازمان ها را قادر می سازد تا تحول را در عملکرد و نتایج تیم خود ایجاد کنند. برخلاف کارگاههای تیمسازی که رویدادهای یکباره هستند، مربیگری تیم به تیمها امکان میدهد تا چالشهای خود را در یک دوره چند ماهه شناسایی و حل کنند، که منجر به یادگیری عمیقتر و عملکرد پایدار بلندمدت و توسعه مداوم میشود.
مربیگری تیم در چارچوب جلسات واقعی و جلسات کاری واقعی رخ می دهد که در آن مربی با تیم در مداخلات زنده و بیدرنگ کار می کند. این مداخلات آگاهی از نحوه رفتار تیم در لحظات اینجا و اکنون و اینکه چگونه این رفتارها بر عملکرد آنها تأثیر می گذارد، به ارمغان می آورد.
مربیگری تیم چگونه بر روند عملکرد تیم اثر می گذارد؟
در کوچینگ تیمی، مربی به این افتخار میکند که تیم دارای تخصص، خلاقیت و توانایی برای یافتن راهحلها و رویکردهای خود در جهت تعالی تیم است. مربی تیم به عنوان یک راهنما عمل می کند تا از پتانسیل تیم استفاده کند. مربی تیم از ترکیبی از صبر، بینش، پرسش و دقت استفاده می کند تا به تیم کمک کند منابع داخلی و خارجی مورد نیاز برای برتری کلی تیم خود را پیدا کند.
یک تیم منسجم ترکیبی از تعهد بالا، ارتباط شدید، حس مشترک هدف و ماموریت است. کوچینگ تیمی به اعضا کمک می کند تا اهداف و نقش هر یک از اعضای تیم را روشن کنند و سپس با نگاه کردن به پویایی و روابط تیم برای دستیابی به نتایج باعملکرد بالا، انسجام را بیشتر می کند.
کوچینگ تیمی در شرایطی مفید است که:
یک تیم با تیم دیگری ادغام می شود یا زمانی که تغییر سازمانی قابل توجهی رخ می دهد
زمانی که یک رهبر جدید یا یکی از اعضای تیم جدید به تیم ملحق می شود
زمانی که درگیری های درون تیم باید مهار شود
زمانی که کارایی و بهره وری تیم باید افزایش یابد
زمانی که پروژه های بلند مدت منجر به فرسودگی شغلی و استرس در تیم می شود.
زمانی که تعهد کم می شود و تیم به اهداف خود نمی رسد.
هنگام شروع پروژه های جدید و چالش برانگیز
چارچوب های کوچینگ تیمی
هدف واضح: هدف مشترک و درک هدف و اهداف تیم.
اعتماد: یک محیط تیمی حمایتکننده، باز و صادقانه که در آن اعضا احساس آسیبپذیری میکنند و در اشتراکگذاری افکار و ایدههای خود احساس راحتی میکنند.
ارتباط: ارتباط موثر و شفاف بین اعضای تیم می تواند شامل گوش دادن فعال، بازخورد و گفتگوی باز باشد.
همکاری: تمایل به همکاری و تقسیم مسئولیت ها، تصمیم گیری هایی که به نفع تیم است.
تنوع: به رسمیت شناختن و احترام به تفاوت های فردی، نقاط قوت و ضعف، و مشارکت هر یک از اعضای تیم.
بهبود مستمر: بازتاب و ارزیابی منظم عملکرد تیم و تعهد به بهبود مستمر.
هدف گرا: تمرکز بر اهداف خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان (SMART) و برنامه ای برای رسیدن به آن اهداف.
رهبری: رهبری مشترک، قدرت و مسئولیت تصمیم گیری در میان اعضای تیم، با مربی که راهنمایی و پشتیبانی می کند.
رویکرد اعضای تیم به کوچینگ تیمی
یک گام اساسی در ابتدای هر کوچینگ تیمی، اطمینان از آمادگی تیم برای مربیگری است.
آمادگی تیم کوچینگ را می توان بر اساس جنبه های زیر تعیین کرد:
-آیا یک تیم واقعی با اعضای واضح و باثبات با اهداف متقابل وجود دارد؟
-آیا تیم چشم انداز قانع کننده ای دارد که آنها را به هم پیوند می دهد و به سازمان آنها ارزش می بخشد؟
-آیا تیم متشکل از افراد مناسب با توانایی ها و مهارت های مناسب است که امکان همکاری کاری را فراهم می کند؟
-آیا آنها منشور تیمی با نقشها و توافقات کاری مشخص دارند؟
-آیا انگیزه و انگیزه و حمایت سازمان از نظر ارتباطات باز، رهبری و قدرت مشترک، پاداش هایی که از همکاری حمایت می کند، منابع مناسب برای حمایت از اهداف تیم وجود دارد؟
اگر آمادگی کوچینگ تیمی وجود نداشته باشد، زمان مناسبی است که هدف و ماموریت تیم را مجدداً مرور کنیم و در صورت لزوم از تیم برای ایجاد یک طرح تیمی جدید با اهداف در زمینههای استراتژی، مالی، بازاریابی، عملیات، خدمات مشتری حمایت کنیم و اینکه مدیریت ذینفعان و سایر عملکردهای تجاری را انجام دهیم.
این رویکرد همچنین به نیازهای اعلام شده تیم بستگی دارد، اما تمرکز تیم بر روی برخی از عملکردهای ضروری تیم نقطه شروع خوبی است. ما همچنین با تمرکز بر روی حوزههای تیمی مانند بهبود کار تیمی، روابط تیمی، روحیه تیمی، افزایش مهارتهای ارتباطی یا افزایش تعامل کارکنان با تیم گستردهتر، به مربیگری رفتار برای «توسعه مهارتهای رفتاری» نگاه میکنیم.
کوچینگ تیمی به عنوان یک رویکرد سیستمی به جای مجموعه ای از افراد کار می کند. این یک فرآیند مداوم برای حفظ تغییر و عملکرد در طول زمان به جای یک رویداد تیم سازی است.
معیارهای کوچینگ تیمی
برخی از معیارهای استاندارد برای مربیگری تیمی به شرح زیر است.
-جهت یا هدف روشن برای هدایت کار تیم
-توسعه مهارت های کلیدی رهبری در سراسر تیم
-بهبود در روابط و افزایش اعتمادسازی برای ایجاد امنیت روانی اعضای تیم
-اندازه گیری عملکرد تیم و میزان زمان صرف شده برای مسائل
-بررسی پیشرفت، جمع آوری بازخورد از همه
نقش کوچ تیمی
هدف اصلی مربی تیم تسهیل یادگیری تیم به طور کلی است. مربی روش هایی را برای اعضای تیم به کار می گیرد تا بینش و رفتارهای مختلف را در محیط تیم و اهداف اتخاذ شده آن تمرین کنند.
مربیگری تیمی یک دیدگاه سیستمی-تفکری دارد و یک فرآیند طولانی مدت است. مربی تیم در کارهای روزمره با تیم همراه می شود، روش های فعلی کار را به چالش می کشد، مفروضات را آزمایش می کند، ایده ها، دیدگاه ها و فرصت های جدید را برای بهبود عملکرد کلی تیم معرفی می کند.یک مربی تیم در پویایی پیچیده و مبهم سازمانی که تیم ها در آن فعالیت می کنند کار می کند. تمرکز اصلی مربیگری تیم همیشه بهبود اثربخشی کلی تیم است.
فرآیند مربیگری تیم
کوچینگ تیمی شامل یک مربی است که با گروه کوچکی از رهبران/اعضای تیم، معمولاً در اندازه گروه 6 تا 15 نفر در یک دوره زمانی کار می کند. کوچ های تیمی مرکز کوچینگ پرشیانا دارای مدرک سطح دو کوچینگ از فدراسیون جهانی کوچینگ(ICF) هستند که به مدت ۵ سال در کسب وکارها و شرکت های مختلف ایرانی کوچینگ تیمی را اجرا کرده اند.
مربیگری تیم به اعضای تیم فرصت های مختلفی می دهد تا فراتر از توانایی های فعلی خود تلاش کنند. با مشارکت با تیم، مربی می تواند ایده های جدیدی را معرفی کند و فرصت هایی را برای بهبود عملکرد تیم در چارچوب چالش های کاری روزمره خود ببیند.
نوشته: مربی پیمان امیدوار- کوچ سطح PCC از فدراسیون جهانی کوچینگ ICF
دیدگاه خود را بنویسید